عشق، لحظه دیدار پدر بر سر سفره هفت سین است.
عشق، لحظه شنیدن صدای مادر در شب سال نوست.
عشق، آن اسکناس نوی تا نشده عیدی من لای قرآن است وقتی چشمان کوچک منتظرم به دستان تو می نگرند.
عشق، آن فالهای حافظ بعد از سال تحویل است.
عشق، پیچش دلمه های برگ مو زیر انگشتان مادر
عشق، رقص دانه های سرخ تسبیح بر سرانگشتان پدر
عشق در خانه من، خانه من پیچیده در آهنگ عشق،
خانه من در دل عاشق من جاکرده، عشق من در خانه من جا کرده.
تاپ تاپ افتادن توت روی زمین از درخت بلند توت داخل حیاط
صدای شرشر آب از فواره حوض کنار درخت توت
جوجه ها به دنبال هم می دوند.
کدوتنبل سنگین شده، داد می زند: مرا بچین!
گیلاسها رنگ شراب شده، زنجره ها می خوانند.
کاهو سکنجبین عصر تابستان می چسبد،
بچه گربه ها گرگمیش صبح، مادر را برای نماز صبح بیدار می کنند.
هندوانه خنک داخل رودخانه می چسبد.
فانوس های رنگی را مادر برای روز مبادا نگه داشته.
عشق یعنی گل ارکید من پشت پنجره گل داده،
عشق یعنی لبخند عمیق و مهربان تو زمانی که از کنارم رد شدی
عشق نسیم آرامش بخش عطر خوشبوی توست که برایم بجا ماند.
عشق، تماشای رقص ماهی های قرمز سفره هفت سین،
عشق یعنی کباب خوشبویی که پدر برروی آتش درست کرد،
عشق دست یاری برادر است که به سوی پدر باز شده است.
خانه یعنی آرامش، عشق و امنیت.
عشق یعنی خانه، خانه یعنی قلب من، قلب من پر از عشق.
همه را گفتم تا بدانی گل ارکید پشت پنجره،
لبخند پیرزنی که مرا مثل دخترش دوست دارد،
سرانگشتان خسته مادر وقتی برایم ژاکت می بافد،
چشمان منتظر و صدای آرام پدر وقتی دلش برای دخترش پر می کشد،
آرامش و امنیتی که برادربرایت می خواهد،
بوی نان تازه اول صبح با کره و عسل
یا صدای آواز مگپای اول صبح و همه و همه می گویند:
” بیا، بنشین، عاشق شو و دیگر نرو.”
*
Love is hearing Mum and Dad’s voice on New Year’s Eve,
Love is the fresh unfolded note, my new year present inside the Quran,
when my waiting small eyes are looking at your hands.
Love is hearing Hafiz’s wisdom words at the start of New Year.
Love, twists of grape leaves for dolmades under Mum’s hands,
Love, dance of red beads of Dad’s rosary at his fingertips,
Love is in my home, my home wrapped with music of love.
My home found home in my loving heart,
My love found home in my lovely home.
Mulberries touching the ground ‘top top’ falling from the tall tree in the garden,
Calming sound of water of the fountain near the tree,
Chickens noisy in the garden, running around;
The pumpkin is heavy, crying out: ‘Pick me up!’
Cherries are red as wine, crickets’ loud song;
Tasty lettuce and doshab in the hot summer nights.
Kittens waking Mum up at the dawn for morning prayers,
Chilled tender red sweet watermelon out of the river.
Mum saved colorful lanterns for rainy day,
Hanging above the cupboard on top of the silver tray.
Love is my orchid’s soft delicate petals smiling behind the window,
Love is your deep kind smile that passed me by,
Love is the breeze of your perfume that I was left by.
Love, watching the dance of goldfish at the New Year’s table,
Love is the delish juicy kebab dad made on fire,
Love is brother’s hand helping out father.
Home means: peace, love and security.
Love means home, my heart’s home, my heart full of love.
I said it all so you know: the orchid behind the window,
the smile of the old woman who loves me as her daughter,
Mum’s tired fingertips of knitting my jacket,
Dad’s restless looks waiting for his daughter,
safety and happiness that brother wants for you,
smell of fresh bread with butter and honey,
or magpies singing loud under the rain,
and all and all, …
are asking you: “Come here, Sit, Fall in love and Stay forever!”
We acknowledge the Ngunnawal and Ngambri people, who are the Traditional Custodians of the land on which Woroni, Woroni Radio and Woroni TV are created, edited, published, printed and distributed. We pay our respects to Elders past and present. We acknowledge that the name Woroni was taken from the Wadi Wadi Nation without permission, and we are striving to do better for future reconciliation.